هنر فلز کاری در ایران باستان : پیشینه و گونه ها

هنر فلز کاری در ایران باستان : پیشینه و گونه ها
هنر فلز کاری در ایران باستان : پیشینه و گونه ها مقاله ای است که در آن ابتدا به منشا هنر فلز کاری پرداخته شده و سپس روش های استخراج فلز در ادوار باستانی مورد بررسی قرار گرفته است. شواهد و مدارک باستانشناسی این نکته را تأیید می کند که شمال و مرکز ایران جزو قدیمی ترین مراکز صنایع هنر فلز کاری در ایران باستان بوده است. آشکار است که بشر تنها در سرزمینی می توانست به سودمندی فلز پی ببرد که در آن فلزات و کانی های آنها وجود داشته باشد.
ایران از لحاظ طبیعی دارای ذخایر بزرگی از کانی ها است. مردم تمدن های نخستین دره رودخانه های بزرگ در مصر، بابل، هند و جيحون با تمام پیشرفت هایی که داشته اند نتوانستند اولین فلزکاران هنر فلز کاری جهان باشند. حفاریهای اخیر نشان داده است که فعالیت های فلزکاری در تمدن های کشورهای پیش گفته نسبتا دیر شروع شده است.
وضعیت تاریخی و جغرافیایی سرزمین هایی که هنر فلز کاری در آن ها رواج داشت
رشته کوه هایی که از توروس در ترکیه تا کرانه های جنوبی دریای مازندران کشیده می شود سرشار از انواع کانیها و سوخت بود و دانش و هنر فلز کاری از آنجا به مراکز دیگر در آسیا، آفریقا و اروپا گسترش یافت. حفاریهایی که توسط براون در شمال غربی ایران، گیرشمن در تپه گیان در باختر و در سیلک در مرکز ایران صورت گرفت.
همچنین اکتشافاتی که اشمیت در تپه حصار در شمال خاوری ایران و هرتسفلد در تل باکون در جنوب ایران بعمل آوردند همه به این نتیجه منجر شده است که دره ها در پایان عصر نوسنگی پس از یک دوره پر آب خرمی رو به خشکی گذاردند و مردم در دشتها جای گرفتند. گیرشمن این دوره را هزاره پنجم پیش از مسیح می داند.
کهنترین نقطه مسکونی که در این دشت تشخیص داده شده است در سیلک نزدیک کاشان، واقع در جنوب تهران است. آثار اولین استقرار آدمی در این تپه درست در بالای خاک بکر و دست نخورده پایین یک گریوه مصنوعی پیدا شده است.
اشیای مربوط به این تمدن مادی عبارت بودند از کوزه های سیاه دودزده که بدون کمک چرخ و با دست ساخته شده اند. گل پخته و دوک های سنگی بافندگی نمایانگر آغاز صنعت پارچه بافی در این ناحیه است.
ابزارها همه از سنگند از جمله کار تیغه های داس و تبر و مغارهایی از سنگ چخماق. اما ابزار های مرتبط هنر فلز کاری کم کم در اواخر هزاره پنجم پدید می آیند. «این ابزارها همیشه از مس چکش خورده درست می شد. آدمی تازه به خواص فلزات راه یافته بود. میدانست که مس نرم و چکش خوار است ولی هنوز از هنر ریخته گری آگاه نبود. تمدن این دوره متعلق به واپسین سالهای عصر نوسنگی است.
استفاده از چکش کاری سرد در هنر فلز کاری
هرتسفلد، اشمیت، کنتنو، گیرشمن و براون تمدن مادی مشابه آن را در نیمدایره وسیعی که پیرامون کویر مرکزی ایران کشیده شده است یافتند. کهنترین لایه این فرهنگ متعلق به دوره گذر از عصر سنگ به فلز است. نبودن آثار کوره های گداز مرتبط با هنر فلز کاری دوره پیش از تاریخ، نمایانگر این معنی است که بشر برای اولین ابزار فلزی خود مس طبیعی را (با چکش زدن) به شکل های مورد نظر در می آورده است.
در واقع مس طبیعی در نزدیکی انارک که فقط ۲۲۵ کیلومتر با سیلک فاصله دارد تا امروز هم موجود است. آقای م. ماتسک که در سال های میان ۱۹۳۶ و ۱۹۴۰ روش قدیمی استخراج و گداز فلزات را در انارک تجدید سازمان داده و به شکل نوین در آورده است گزارش می دهد که قسمت اعظم تولید انارک فعلا از مس طبیعی است.
مؤسسه مطالعات ماقبل تاریخی دانشگاه وین پژوهشی درباره ارتباط میان کانسارهای فلزات در آن ناحیه و ابزار مس حفاری انجام داده است؛ این پژوهش با تجزية طیف نگاری انجام شده بود را در اوایل هزاره چهارم پیش از مسیح، مس مصرف عمومی یافت و برای ساختن پیکان، درفش، سنجاق جامه و جواهرات آن را چکش کاری می کردند.
شواهد و مدارک استخراج و استفاده از مس در فلات ایران
ولی در نیمه دوم هزاره چهارم تغییر قابل ملاحظه ای در تکنولوژی فلزات و هنر فلز کاری پدید آمد که همراه با تغییراتی بود که در سایر فرهنگ های مادی روی داد. در این دوره مس را با گداختن آن از کانی جدا کرده و به اشکال مختلف می ریختند.
ذخایر کانی مس اغلب در عهد باستان مشاهده شده است. استرابو متذکر می شود که کرمان از لحاظ سنگ مس بسیار غنی است. سرآورل اشتاین آثاری از یک تمدن مس گداز سومری و سندی را در بلوچستان کشف کرد.
این یافته ها به وضوح نشان می دهد که در خلال سال های هزاره دوم، مس کولی (Kulli) و امری نال (Amri Nal) که در بلوچستان (پاکستان) پیدا شد از یک طرف ارتباط نزدیکی با ایران و از سوی دیگر با هراپا (Harappa) در دره سند دارد. گابریل آثار و بقایای کوره های گداز و توده های سرباره در شاه بلند و رباط بلوچستان پیدا کرد. لازم به ذکر است که سنگ مس هنوز هم در راس کوه و خواجه عمران بلوچستان پیدا می شود.
از سوی دیگر هيون تسنگ (Hiuen Tsang) مورخ چینی قرون وسطی متذکر می شود که کانسارهای غنی مس در آن قسمت از امپراطوری ایران که ما امروز به نام افغانستان می شناسیم (یعنی شاه مقصود، سفید کوه، تزین، شادکانی و سلواتو) وجود داشته است.
علاوه بر موارد ذکر شده در شمال ایران یک رشته معادن مس از قفقاز تا پامیر کشیده شده است. ابن حوقل، جغرافیدان عرب از معادن مس کال صبی زاوه، سبزوار و فخر داود نزدیک مشهد و بخارا در ماوراء النهر صحبت می کند. گفتنی است که معادن مس کاشان، انارک، اصفهان و بخارا برای خلفای اسلامی مقارن قرن نهم مسیحی بسیار با اهمیت بود زیرا از این معادن هر سال بیش از ۱۰،۰۰۰ دینار خراج حاصل می گردید.
سایر منابع مس در ایران
گفته می شود که تقریبا هر بخش ایران معادن مس مخصوص به خود را دارد که در هنر فلز کاری مورد استفاده قرار گرفته است. در شمال ایران سنگ مس کربناتی که به آسانی احیا می شود در کوه های سهند و قره داغ وجود دارد.
سایر انواع سنگ مس ایران اکثرا با گوگرد ترکیب شده اند. گداز این نوع سنگ ها مستلزم آن است که سنگ مس پیش از احیاء تسويه شود. اسناد آشوری به این دلالت دارد که ایرانیان سنگ مس گوگردی خود را در کوره هایی به ارتفاع ۲ متر تسويه می کردند؛ در صورتی که احیای آن در کوره های هوایی کوچک که قطر دهنه آن در حدود ۲۲ و ارتفاع آن ۴۵ سانتیمتر بوده انجام می شد.
در ۱۹۳۵ شونمان ۲۴ چند کوره گداز مس ماقبل تاریخ را در نزدیکی انارک کشف کرد که بعضی از آنها هنوز دارای بقایای مس و سرباره بودند (تصویر 3). از سوی دیگر در یکی از کوره های گداز مس در هراپا در ۱۹۶۳ نیز کوره هایی به ارتفاع دو متر و قطر دهنه ۸۵ سانتیمتر و سوراخ های ورود هوا و خروج گازهای سوخته شناسایی شده است. اشاره شده است که دیواره های این کوره دارای آستر کلفتی از سرباره های مس بود. و این از لحاظ وجود رابطه میان ایران و هند قبل از تاریخ، که قبلا به آن اشاره کردیم، بسیار جالب است.
ترکیبات آثار مسی هزاره چهارم
ابزار مسی مربوط به هنر فلز کاری هزاره چهارم پیش از مسیح دارای مقادیر مختلفی زر، سیم، سرب، ارسنیک، آنتیموان، آهن، نیکل و قلع می باشد. از این رو می توانیم چنین تصور کنیم که صنعتگران قدیم برای به دست آوردن مس انواع سنگ های فلزی را آزمایش کرده اند و بدین ترتیب تصادف آلياژهای مس را تولید کرده اند.
لازم به ذکر است که سنگ قلع در شمال ایران در کوه سهند نزدیک تبریز و در رشته کوه های قره داغ یافت می شود که هر دو نزدیک به معادن مس هستند. همچنین در دامنه البرز نزدیک گرگان و شاهرود نیز قلع یافت می شود.
علاوه بر این رگه هایی از قلع و طلا در نزدیک کوه زر (ناحیه دامغان)، در کوهبنان، میان معادن مس انارک و اصفهان و ۳۵ کیلومتری باختر مشهد در رباط الوک بند که باز هم نزدیک معدن مس است پیدا شده است. بنابراین فهم این مطلب دشوار نیست که چگونه فلزکاران به آلیاژ مس و قلع به صورت مفرغ، تصادف دست یافته اند و استحکام عالی و سختی و شایستگی ریخته گری آن را متوجه شده اند.
تجزیه اشیاء هنر فلز کاری که توسط براون از خاک بیرون آورده شد، نشان می دهد که این آثار که به قدیمی ترین لایه تپه گوی (3000 قبل میلاد) تعلق دارند از مس بسیار خالص هستند. اما نمونه های پیدا شده متعلق به ۲۵۰۰ سال پیش از مسیح به بعد نشان می دهد که مقدار قلع در مفرغ ۵ درصد است و این مقدار در مدت ۱۰۰۰ سال به ۱۰ درصد می رسد.
بر این اساس می توان حدس زد که فلزکاران در آن موقع از گداختن سنگ های مس و قلع با هم دست کشیده و هر کدام از آنها را جداگانه ذوب می کردند بدین ترتیب آلیاژ دقیقی به دست می آوردند.
آغاز هزاره سوم
در عصر مس، هنوز پاره ای از ابزارهای سنگی مورد بهره برداری بود ولی به تدریج جای خود را به تبر و کلنگ و کج بیلهای هنر فلز کاری دادند. آغاز هزاره سوم، رشد فرهنگ جدیدی را در دامنه تپه های فلات ایران – اولین کشور عیلام، و مرکز آن شوش، نشان می دهد.
در این قسمت علائم و نشانه های مربوط به از بین رفتن فرهنگ و تمدن مادی مردم کوه نشین به خوبی دیده می شود. چنین به نظر می رسد که گسیختگی این تمدن و تغییرات پدید آمده در اثر هجوم قومی از آسیای مرکزی صورت گرفته است.
حفاریها نشان میدهد که اصلاحاتی در فرهنگ پدید آمده، ولی شیوه و سبک قدیمی حفظ شده است. در اینجا نقشی را که ایران در ۶ هزار سال ایفا کرده است می بینیم. یعنی نقش شاهراه تبادل اندیشه ها و عقاید میان باختر و خاور، کشوری که تمدن را می گیرد، آن را تکامل می بخشد و به دیگران انتقال میدهد. از آغاز هزاره سوم، اسناد مدون پادشاهی های سومر، بابل، و عیلام در بین النهرین اغلب به مردم و حوادث کوهستانهای ایران اشاره می کند، و این همان زمانی است که پیشرفت تاریخی را می توان بخوبی پیگیری کرد، با توسعه پادشاهی های بین النهرین، نیاز به مواد خام افزایش یافت.
ایران مرکزی برای کانسارهای غنی فلز
نظر به نزدیک بودن ایران و کانسارهای غنی و سرشار منابع هنر فلز کاری توجه تمام کسانی که برای ضمیمه کردن قسمت های باختری آن خود را قوی حس می کردند به آن جلب می شد. ایران گذر گاهی برای سرب ارمنستان و لاجورد بدخشان بود.
کانی های خود آن عبارت بود از زر که از قسمت ماد استخراج می شد و مس و قلع. در نیمه دوم هزاره سوم پیش از مسیح استعمال فلز رو به افزایش گذاشت. از گورستان شوش، تپه حصار، تپه گیان و تپه گوی ابزار مفرغی و زینت آلات مفرغی و نقره ای زیاد به دست می آید. گذار از عصر سنگ به مس بسیار تدریجی بود ولی در ایران عصر مفرغ (در ۲۰۰۰ سال پیش از مسیح) بخوبی پیشرفت کرده بود.
چنین به نظر می رسد که بسیاری از اشیای مفرغی آن دوره در قالب هایی از سنگهای نرم ریخته می شد، بدین ترتیب که نیمی از آن شیئی در یک سنگ و نیم دیگرش در سنگ دیگر کنده کاری شده بود. این قالب ها دارای مجرای فرار هوا و لوله تغذیه بودند.
اولین اشیای آهنی که در این دوره پیدا شد فقط زینتی بود. مقدار نیکل زیاد آن (حدود ۵ درصد) گواه این احتمال است که این آهن باید از نوع آسمانی باشد. اما با این که در بین النهرین از سال ۲۷۰۰ پیش از مسیح از سنگ آهن کان زمینی استفاده می کردند، این طرز استفاده از آهن تا سال ۱۰۰۰ پیش از مسیح در ایران معمول نبود.
افزایش استعمال آهن
با ورود قوم هند و اروپایی که در هزاره اول پیش از میلاد به ایران انجام گرفت می بینیم که استعمال آهن در هنر فلز کاری افزایش بسیار پیدا می کند. گرچه نمی توان میان این دو امر رابطه ای برقرار کرد.
مهاجرین تازه وارد از دشتهای شمالی، در تپه سیلک، جایی که دو هزار سال پیش از آن شهری وجود داشت، شهر جدیدی بنا کردند با باروها و برج های مرتفع. این قوم به پرورش اسب و گاو همت گماشتند و میل به کشاورزی در آنها روز بروز بیشتر می شد.
در سالهای بین ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۷ در گورستان که نزدیک این شهر جدید بود مورد بررسی و توجه خاص قرار گرفت. در گورستان اول (سیلک الف) که آن را متعلق به ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از مسیح دانسته اند، اشیای مفرغی فراوان مثل سلاح ابزار، زیور، دهنه اسب و مقداری زیور آلات نقره ای به دست آمد. از اشیای بخصوص قابل توجهی که در اینجا یافت شد شمشیری بود که دسته و قبضه و پشت آن از مفرغ ساخته شده و تیغه فولادی نازک آن روی مفرغ پرچ شده بود.
از گورستان دوم (سیلک ب) که متعلق به ۱۰۰۰ پیش از مسیح است، بغیر از مفرغ آثاری ازآثاری از هنر فلز کاری آهنی فراوانی نیز بدست آمد. این اشیاء به ویژه در مقابر توانگران و ثروتمندان گذاشته می شد. بغیر از آلات و جنگ افزارهای معمولی، باستان شناسان در این گورستان چنگک های فولادینی یافتند که با استادی تمام چکش کاری شده بودند؛
این چنگک ها ظاهر برای کباب کردن به کار برده می شدند. طول هر کدام میان ۲۰ تا ۷۵ سانتیمتر است دسته این چنگک ها مجوف و در آن چوب بلندی قرار دارد. در یکی از گورهای این قبرستان ساغر خمیده ای بیرون آمد که بی نظیر بوده و شبیه نوع ساغری است که گزنفون می نویسد ایرانیان اغلب آن را به کار می برند و در استوانه های آشوری نیز نشان داده شده است.
تاثیر استعمال روزافزون آهن در هزاره اول
بطوری که از روایات آشوریان بر می آید ایران در هزاره اول پیش از مسیح محل تهیه فلزات و مرکز هنر فلز کاری مختلفی بوده است. استعمال روزافزون آهن در هزاره اول در بنیاد اقتصادی جامعه اثر بسیاری داشت. گرچه هیتها (Hittite) و فرمانروایان میتانی ((Mittanni) در ۱۵۰۰ سال پیش از مسیح و مصری ها در سده چهاردهم پیش از مسیح آهن را می شناختند ولی این فلز تا قرن نهم و هفتم استعمال عمومی پیدا نکرد.
کاربرد افزارهای جدید، مقدار تولید را بالا برد و این امر ناگزیر قیمت کالاها را بسیار کاهش داد. روشهای نوین و مترقی کشاورزی زمینهای بایر را زیر کشت آورد. منابع ثروتمند سنگ آهن، کشورهایی را که تا آن تاریخ نقش کوچکی در بازرگانی جهانی داشتند توانگر ساخت و این امر به ویژه در شمال ایران و کشورهای همسایه آن اثر گذاشت.
تغییرات مهمی که استعمال روزافزون آهن از چین تا اسپانیا پدید آورد منجر به ظهور فعالیت شدید بازرگانی گردید و شکی نیست که ایران در این فعالیتها سهمی بسزا داشته است.
پیدایش آهن و فولاد در شمال ایران در این دوره نیز ظاهرا نظریه فوربز را تأیید می کند. فوربز تمدن آهن را به دوره های زیر تقسیم می کند، البته ساختن اتفاقی ابزار آهنی جزو این دوره ها نیست:
- ۱۹۰۰ تا ۱۴۰۰ پیش از مسیح ارمنستان؛
- ۱۴۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از مسیح کشور حتیها؛
- ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از مسیح ایران؛
- ۱۲۰۰ تا ۷۰۰ پیش از مسیح مصر؛
- ۹۰۰ پیش از مسیح آسور؛
- ۶۰۰ پیش از مسیح هال اشتات (اروپای سلتی).
فولاد هندی، سریک، چینی و پارتی
شاید وقت آن رسیده باشد که راجع به فولاد «هندی، سریک، چینی و پارتی» در هنر فلز کاری که مورخین رم نوشته اند بحث کنیم. پلینی مسیحی عقیده دارد که فولاد به اصطلاح «سریک» همان فولاد چینی است. اما فوربز عقیده دارد که این نوع فولاد در واقع فولاد هندی است که از مرکز معروف گداز حیدر آباد بدست آمد. شمش های ریخته گری فولاد به نام ووتز که قرن ها در آنجا تولید می شد به قطر 12.5 و به ضخامت 1.25 سانتیمتر بوده است، این فولاد به بسیاری از کشورها صادر می گردید.
پادشاهان هخامنشی این فولاد را از هند دریافت می کردند و گفته اند که اسکندر کبیر سه تن از این فولاد را از شاه هند دریافت و آن را تبدیل به ادوات جنگی و اسلحه کرد. پلینی می گوید که رومی ها فولاد را از اکسومی های حبشه می خریدند و حبشیها مبدأ اصلی آن را که در هند بوده بروز نمی دادند. و قصدشان این بود که رومیها تصور کنند فولاد مزبور از چین است که به زبان آنها سری کوم (Sericum) تلفظ می شده و فولاد سریک (Seric) هم از همین کلمه مشتق شده است.
فوربز معتقد است «سریک» مربوط به یک قبیله هندی است که نام آن چرس (Cheres) بوده است. فولاد هندی به عنوان یک قلم صادراتی مهم از راه ایران به عربستان و سوریه رفت، دمشق نه تنها محل خرید و فروش فولاد هندی شد بلکه مرکز مهم تبدیل آن به اسلحه و افزارهای صنعتی گردید. دیو کلسین امپراطور روم ( ۳۱۳-۲۴۵ پس از مسیح) یک کارخانه اسلحه سازی در دمشق برپا کرد که در سال ۱۳۸۹ میلادی توسط تیمور لنگ به سمرقند و خراسان انتقال یافت.
قدمت صنعت آهن و فولاد در چین
در نتیجه پژوهش های جوزف نیدامه راجع به هنر فلز کاری و قدمت صنعت آهن و فولاد در چین ناگزیر باید مقداری از اطلاعات قبلی خود را در باره آهن عوض کنیم. قبلا عقیده داشتند که عصر آهن با سلسله امپراطوری چو (۱۰۳۰-۲۲۱ پیش از مسیح) در چین آغاز گردید و در حکومت سلسله چین (Ts’in) (۲۰۹-۲۲۵ پیش از مسیح) دوره اول و سلسله هان (Han) (۲۰۹ پیش تا ۲۵ پس از مسیح) مرحله انتقالی خود را طی می کرد، در این مدت مفرغ و آهن با هم به کار برده می شد.
فقط در دوره بعدی عصر هان (۲۵ تا ۲۲۰ میلادی) چین به عصر آهن کامل رسید. اما نیدامه بررسی تاریخی خود را درباره پیشرفت آهن و فولاد در چین بر اساس منابع چینی قرار داده و به نتایج زیر رسیده است.
پیشرفت آهن و فولاد از نظر نیدامه:
الف – هنر فلز کاری آهن ورزیده از سده ششم در کوره های چین تهیه می شده، ولی تا کنون آثاری از آن کوره ها دیده نشده است و در متون قدیمی چین هم اشاره ای به این روش گداز دیده نمی شود.
ب – چدن ریخته گری از قرن چهارم پیش از میلاد به صورت وسایل کشاورزی، ابزار و اسلحه و قالب هایی برای ریخته گری همه اینها پیدا می شود. محققین قبلی این چدن را از اختراعات چینی ها می دانند. اما نیدامه به علت استعمال کانی های غنی از فسفر در ذوب چدن، وجود خاک نسوز عالی و استعمال دمهای دو بر استوانه ای برای مقاصد فلزکاری تاریخ کشف آن را قدیمتر می داند.
ج – با اینکه فولادسازان جهان کهن، آهن ورزیده با کربن کم را برای ساختن فولاد با زغال می آمیختند به نظر می رسد که روش اصلی ساختن فولاد در چین بدین گونه بود که چدنی که مقدار کربن آن زیاد بود در کوره های هوایی گذاشته و کربن آن را می سوزاندند.
د- از سده پنجم میلادی به بعد، با روشی که نیدامه آن را همگدازی می نامد مقدار زیادی فولاد در چین ساخته می شد. بدین گونه که مقداری از آهن ورزیده و مقداری چدن را به نسبت معین در دمای مناسب با هم می گداختند، به طوری که محصول بدست آمده آنقدر کربن داشت که بتوان آن را فولاد به حساب آورد.
ه- در سده سوم میلادی آهنگران چین آهن ورق موجدار می ساختند و فولاد نرم و سخت را به هم جوشکاری نموده و اسلحه تهیه می کردند.
نقش احتمالی ساسانیان توسعه استفاده از آهن
از گاهنامه کوکویا او (Ko – KuYao) چنین بر می آید که برای هنر فلز کاری چین در زمان ساسانیان (۲۱۲ – ۶۱۵ میلادی) فولاد را از ایران وارد شده است. این کتاب به ویژه از خطوط مارپیچی که در رویه فولاد ایرانی بود سخن می گوید، از این رو باید گفت که آهني که از ایران وارد چین می شد موجدار بوده است. این امر شک نیدامه را تبدیل به یقین می کند که فن موجدارکردن اگر از ووتز (Wootz) هند نباشد از ایران پدید آمده است.
فولاد ایرانی
فولاد پارتی یا ایرانی در هنر فلز کاری که رومی ها اغلب از آن سخن گفته اند پس از فولاد هند در دنیا اول بود، و امروز بر این باورند که این فولاد از راه غالگذاری صفحه های صاف آهن ورزیده با گرد زغال چوب در بوته ها ساخته می شد.
این روش تولید به عربستان، بین النهرین و دمشق و بالاخره به شهر تولدو (Toledo) در اسپانیا که مرکز دانش و فنون اسلامی بود نیز سرایت نمود. در ایران کوره های باستانی گداز آهن در کوه های قره داغ نزدیک تبریز که محل سنگ آهن مغناطیسی و هماتیت است پیدا شد. رابرتسن کوره های باستانی گداز آهن را که در آنجا یافته بود چنین تعریف می کند:
کوره دو اجاق دارد: اجاق کوچک و به وسعت ۹۰ سانتیمتر مربع و عمق 22.5 سانتیمتر است و اجاق بزرگ به عمق ۹۰ سانتیمتر و دارای دیوارهایی به ارتفاع ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر است و با نسوز کوره کوپل آستر بندی شده است.
سایر شواهد معادن آهن در ایران
در کوهساران البرز نزدیک رشت و ماسوله، نیز آثاری باستانی از استخراج و گداز آهن بدست آمده است و مردم آن تا امروز نیز آهنگرند. در غرب تهران و نزدیک قزوین نیز محلی است که سنگ آهن هماتیت تا امروز استخراج می شود و در مشرق نزدیک فیروزکوه در دامنه کوه دماوند نیز مراکز باستانی استخراج و گداز آهن کشف شده است بجز کانسارهای کوچک پراکنده سنگ آهن ایران در نزدیک دامغان، سمنان، شاهرود، کاشان، کهرود و کوه بنان در کوهستانهای نزدیک اصفهان، کانسارهای وسیعی از خاک سرخ در جزیره هرمز در خلیج فارس وجود دارد، و مهمتر از همه اینها کوه آهن مغناطیسی جنوب شرقی بافق در مرکز ایران است که حدس زده می شود در حدود ۱۳ میلیون تن آهن دارد.
این کوه مخروطی شکل تنها در دشت بزرگی قرار دارد که از ۶۰ کیلومتری دیده می شود. کانسارهای سنگ آهن و کوره های گداز کرمان در زمان خلافت عباسیان بسیار پر نام و آوازه بوده اما از آن تاریخ به بعد متوقف مانده و استخراج سنگ آهن به عمل نیامده است.
ایرانیان قدیم برای آهن ورزیده و فولاد آبپذیر کلمات جداگانه ای داشتند. آهن ورزیده را آهن (به سانسکریت ayas به آلمانیEisen، به انگلیسی Iron ، اسپانیایی Hiero، و به لاتین Ferrum) و فولاد آبپذیر را در زبان کهن ایران پولاد و به زبان امروز فولاد می نامند. یک زبان شناس می تواند ریشه و بن واژه فولاد را در زبانهای ارمنی، استی، گرجی، ترکی و روسی پیدا کرده و روابط میان آنها را جستجو کند. مغولها پولاد را بولوت می گویند.
فولاد موجدار ایران
از آنجایی که فولاد موجدار در هنر فلز کاری از ساخته های ایران است شرح ساخت آن برای روشن شدن وضع فلز کاری ایران کهن لازم است. نخست بایسته است یادآور شویم که فولاد موجدار بر دو گونه است:
- ورقه ای؛
- بوته ای.
فولاد موجدار ورقه ای
فولاد موجدار ورقه ای در هنر فلز کاری بدین گونه تولید می شود که میله های فولاد کربن دار و نرم، نامی که امروز بر آن گذاشته اند و یا به گفته الکندی فولاد ماده و نر را روی هم نهاده جوش می دهند. آنگاه آن را با چکش می کوبند و پهن می کنند و سپس تا میزنند، دوباره جوش میدهند و این عمل را چندین بار تکرار می کنند.
فرآورده ای که بدست می آید از لایه های متناوب فولاد نرم و کربن دار تشکیل شده است. وقتی که این فراورده را پس از پرداخت، در سرکه یا اسید سولفوریک (جوهر) بخوابانند، خطوط موجدار آبگون آن پیدا می شود که خود ایرانیان آن را فرند (پرند) یا جوهر می گویند. خطوط موجی از این جهت پیدا می شود که ورقه های فولاد نرم فریتی، خطوط سفید و فولاد کربن دار پر لیتی با محتوی کربن آبگرفته خود خطوط تیره بوجود می آورد.
این روش فنی تولید از زمان های دور پیش از تاریخ شناخته شده بود. رومیها در ساختن شمشیر و کارد و چنگال قرنها این روش را به کار می بردند و تقریبا از سال ۱۰۰۰ میلادی شمشیرسازان ژاپنی برای ساختن شمشیر پر آوازه سامورائی از آن استفاده می کردند. حساب شده است که مقطع چنین شمشیری در حدود ۴ میلیون لایه دارد.
جنگجویان صلیبی این روش ساخت شمشیر را با خود به اروپا ارمغان بردند، شمشیرسازان سولینگن (Solingen) از سده دوازدهم مسیحی فولاد موجدار می ساختند. قبایل اندونزی، بخصوص قبیله پندی – وسی ساکن بالی، هنوز هم از این روش استفاده می کنند.
تاریخچه مطالعات در خصوص فولاد موجدار بوته ای
اما فولاد موجدار بوته ای، که در هنر فلز کاری هندوستان به نام ووتز شناخته شده است مدت های مدید از دستبرد بیگانگان مصون بود تا سرانجام آقای برآن (Breant ) بازرس عیار مسکوکات ضرابخانه فرانسه در پاریس با انجام ۳۰۰ آزمایش جالب در مدتی کمتر از شش هفته، توانست رمز این فولاد را دریابد. او در این راه ۱۰۰ کیلو گرم فولاد ووتز را که کمپانی هند شرقی انگلیس به او داده بود به کار برد.
آنوسوف (Anossof)، فلزکار روسی بدون اینکه با آقای برآن ارتباط داشته باشد، توانست این فولاد را در کارگاه فولادسازی خود واقع در زلاتوست (Zlatoust) اورال تهیه کند. در این راه وی روش علمی خود را با شنیده هایش تلفیق کرد. به نظر میرسد که در زمان اشغال امیر نشین بخارا (سالهای ۱۸۲۰) به وسیله ارتش روسیه، آنوسوف سرهنگ این ارتش بوده و با آهنگران ایرانی در آن ناحیه تماس داشته است.
وی روش خود را در رساله ای به نام «در باره بولات» شرح می دهد. آنچه که وی در این رساله می نویسد مسلما روش فولاد بوته ایست یعنی فولاد نرمی که به کمک زغال چوب و سایر مواد آلی مقدار کربن سطح آن بالا رفته است.
اما بعدها از یک سروان روسی به نام ماسالسکی (Massalski) که پادگانش در ناحیه بخارا بود خواهش کرد در باره ساختن فولاد در آنجا بررسی بیشتری کند و ماسالسکی هم گزارشی در این مورد تهیه کرد. این سروان متوجه شد که بر خلاف شرحی که آنوسوف در رساله خود نوشته است در بخارا بوته آهنگری را به سه قسمت کرده، دو قسمت آن را از پولاد نرم خرد شده و قسمت سوم را از چدن های ریز شکسته شده که روی آن را ذغال چوب گرفته باشد پر می کنند.
شباهت روش چینی و هندوستان
استفاده از چدن در بوته فولادسازی در هنر فلز کاری شباهت آن را به روش چینی گواهی می دهد که نیدامه آن را همگداز می نامد. ماسالسکی گزارش داد که محتوی بوته کاملا گداخته شده بود و حتی دید که در نقطه گداز، بار کوره می جوشد. این امر نشان میداد که مقداری از کربن چدن می سوزد. ماسالسکی متوجه موضوع دیگری هم شد و آن اینکه به هر 2.5 کیلوگرم بار کوره ۱۳۰ تا ۱۷۰ گرم نقره اضافه می کردند.
ماسالسکی در گزارش ارسالی ادامه می دهد که وقتی که نقره اضافه می شود باز روی بار کوره ذغال چوب می ریزند و می گذارند تا آهسته آهسته در ظرف سه ساعت خنک شود. سپس شمش را از بوته بیرون آورده و پاک می کردند، در گزارش وی منعکس است که در همان وقت روی سطح شمش خطوط مواجی دیده می شود.
اگر آهنگران میدیدند که شمش به دست آمده خیلی زبر و خشن است میدانستند که شکننده می باشد و باز آن را به مدت هفت دقیقه تا دمای قرمز روشن گرم می کردند. سپس شمش را از نو خنک می ساختند. پس از خنک شدن با چکش روی آن ضربه می زدند. اگر در نتیجه این آزمایش فولاد از هم نمیپاشید، میدانستند که خوب است و با سندان و چکش آن را به صورت تیغه در آورده و گاهی در روغن جوش آب می دادند.
پیشرفت فولادهای عیاردار
مشاهدات ماسالسکی در هنر فلز کاری در بخارا با شرحی که آنوسوف می دهد فرق دارد. علتش شاید این است که آهنگران بخارایی که آنوسوف در کارگاه خود به کار گماشته بود روشی را که ماسالسکی بیان کرده نمی دانستند و یا نمی خواستند تمام اسرار حرفه خود را بروز دهند.
اما آنوسوف به قدری در تهیه فولاد توفیق یافته بود که کارخانه فولاد وی هر سال مقدار زیادی بولات (کلمه روسی برای فولاد موجدار) تهیه می کرد و این تنها پیشرفت فولادهای عیاردار بود که با ورود خود به بازار جلو توسعه تهیه بولات را گرفت.
بلایف (Belairew) یکی دیگر از فلزکاران روسیه رسالة آنوسوف را مطالعه کرد و در سال ۱۹۰۶ شمشیرهای اصیل کهن ذره ای آن جستجو کرد. عکس های میکروسکپی بلایف از فولاد اصیل موجدار ایرانی، و همچنین عکس هایی که از فولاد آنوسوف گرفته شده است نشان میدهد که نوارهای سمانتیت، شکسته شده و به شکل گویچه های ظریفی از سمانتیت در آمده است. و این گونه فولاد شکنندگی فولاد معمولی هیپراتکتوئیدی را که دارای ساختمانی از سمانتیت نوک تیز و سوزنی شکل است، ندارد.
فولاد سازی نوین نیز در ساخت بعضی از فولادها در پی ایجاد ساختمان گویچه یی (کره ای) سمانتیت است. و این خود نشانه آنست که شایستگی دو هزار ساله فولاد موج دار هندی و ایرانی بحق بوده است.
مفرغ های لرستان
اگر درباره هنر فلز کاری مفرغ های لرستان، که در نواحی کوهستانهای باختری ایران کشف شده اند، مختصری گفتگو نشود شرحی که ما در بالا در باره مفرغ و آهن ایران داده ایم، کامل نخواهد بود. تقریبا از سال ۱۹۳۰ به بعد تعداد زیادی اشیاء فلزی زیبا در بازار عتیقه فروشان جهان ارائه می شد که توسط خاک برداران غیر مجاز و قاچاق گورستانهای قدیمی پیدا شده بود، این عده توجه کرده بودند که مقبره هایی که دور و بر آنها به دقت با سنگ مفروش شده دارای زیور آلات و هدایایی است که با مردگان روزگاران کهن، که تاکنون تمدن آنها ناشناخته مانده است دفن شده اند.
طرح و هنرهای دستی که روی این اشیاء به کار رفته است چنان زیبا و دل انگیز و عالیست که کارشناسان را به شگفتی آورده است. پاره ای از این اشیاء دارای حروف آشوری است که تاریخ و ساختشان را کاملا مشخص می کند. چند تا از آنها متعلق به سده دوازدهم و دهم پیش از مسیح است، اما اکثرا به سده های هشتم و هفتم پیش از مسیح تعلق دارند. در فرهنگ مادی جهان باستان به ندرت می توان قطعاتی مانند مفرغهای لرستان دارای طرح و ترکیبی چنین پیچیده و پیشرفته یافت.
نفوذ زیاد تمدن آشوری ها، حتي ها، حوراني ها و حتی سکاها را می توان در این اشیاء دید ولی شکل و چهره بسیاری از طرحهای تپه سیلک الف و ب نیز در آنها به خوبی نمایان است. هنرمندان و صنعتگران لرستان در مفرغ ریزی استادی تام یافته و همچنین فن آهن کاری را هم آغاز کرده بودند. گویا بسیاری از اشیاء مفرغی به شیوه ریخته گری دقیق با قالبگیری مومی ریخته شده است. این اشیاء از لحاظ نمایاندن جزییات کار، شکل و زیبایی چنان هستند که تنها با شیوه ریخته گری بالا می توان آنها را تهیه کرد.
قالبهای سنگی مورد استفاده برای مفرغ های لرستان
در هنر فلز کاری اسب مفرغی که در تصویر دیده می شود حلقه های مومی مربوط به قالبگیری آن پیداست. همین اثر بر روی سنجاقی که سر بز کوهی در روی آن است نیز دیده می شود. اما نوع قالب های سنگی هزاره سوم (که در گذشته به آن اشاره شد) برای ساختن پاره ای از مفرغ های لرستان مورد استفاده قرار گرفته است.
دو نیمه قالب سنگی کنده کاری شده که در موزه ایران باستان است جزییات یک تبرزین جنگی بسیار پر نقش و نگار را که متعلق به ۱۰۰۰ تا ۸۰۰ سال پیش از مسیح است نشان می دهد. اگر قالب های مزبور را به دقت بنگریم می بینیم که طوری کنده کاری شده که جایی برای قرار دادن ماهیچه، جهت ایجاد سوراخ دسته در سه قطعه وجود دارد.
هر کدام از هزاران اشیایی که امروز در موزه های بزرگ با مجموعه های خصوصی سرتاسر جهان یافت می شود مانند شمشیر، خنجر، تبر، مالبند کالسکه، حلقه های دهنه، دهنه اسب، آینه، طلسم، گلدان، ساغر یا صراحی و غیره با دقت و ظرافت خاص تهیه شده اند. فلزکار لرستانی در مسگری هم استاد ماهری بود. تعدادی از ساغرهای تشریفاتی و نیام های مسی شمشیر یا مفرغی کم قلع بدست آمده است، همه اینها دارای تزیینات برجسته هستند.
گنجینه زیویه
گنجینه هنر فلز کاری که در سقز، در جنوب دریاچه ارومیه پیدا شده است پیوند ارزنده ای برای هنر فلز کاری پیش و پس از بنیاد تاریخ می باشد. در این گنجینه مجموعه ای از اشیای زرین، سیمین و برنجین وجود دارد. چهار سبک متفاوت در اشیای این گنجینه خودنمایی می کند:
- آشوری،
- سکایی،
- آشوری – سکایی
- و مادی – ایرانی.
این مجموعه مشخص تنازع و کشمش سیاسی برای بدست آوردن سلطه در این نواحی در سده هفتم پیش از میلاد است. ظرفهای سیمین و زرین را به صورتهای بسیار زیبا و ظریف در آورده اند و با کارهای برجسته زینت داده اند. دیتس متذكر می شود که از این گونه کارهای فلزی متعلق به همین زمان در ایران، روسیه جنوبی، سیبری و چین یافت می شود. وی با سایر نویسندگان امروزی هم عقیده است که آفرینندگان این نوع سبک زینت آلات حیوانی سکاها بوده اند که از خویشاوندان ایرانیان اند.
فلز کاری مادها
از مادها که در سده هفتم پیش از مسیح در شمال ایران به پادشاهی رسیدند هنر فلز کاری خیلی کمی به یادگار مانده است. گرچه پاره ای از اشیاء فلزی که اخیرا از آذربایجان بدست آمده ظاهرا بازگو کننده این معناست که نفوذ سکاها به تدریج کاسته شده و سبک مادها در این دوره جایگزین آن شده است. هنگامی که بین سالهای ۵۵۹ و ۵۳۰ پیش از مسیح، کورش کبیر سلطنت ماد و پارس را یکی کرد، نخستین شاهنشاهی بزرگ را بوجود آورد. این شاهنشاهی در زمان داریوش اول به اوج خود رسید.
در آن هنگام، مرحله نوی از هنرهای صنعتی پدید آمد و مواد خام از همه گوشه های کشور می رسید و نیز صنعتگران سایر کشورها به سوی کاخهای شوش و تخت جمشید سرازیر شدند. این پیشرفت تازه در لوحه یادبودی که به عنوان «فرمان بنیاد شوش» تهیه شده است به خوبی دیده می شود. این لوحه در مورد فلزات حاکی است که: زر از ساردیس و بلخ آورده شده و در اینجا ساخته شده است … و سیم و مس از مصر …. زرگرانی که روی طلا کار می کردند مادها و مصری ها بودند.
فلز کاری هخامنشی، اشکانی و ساسانی
حفاریهای دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی که توسط باستان شناسان فرانسوی و آمریکایی و آلمانی به عمل آمده است. ثروت هنگفتی از هنر فلز کاری مربوط به تمدن مادی بسیار قدیمی را به موزه های اروپا و آمریکا و بیشتر از همه موزه ایران باستان ارزانی داشته است. این اشیاء شامل جنگ افزارهای آهنی، مفرغی، دهنه های مفرغی اسب،
قطعات مربوط به ارابه ها، ابزار، گوهرها، مجسمه ها، بشقاب های سیمین و زرین و ظروفی از این نوع و همچنین ابزار آهني بناها و معماران کاخ بوده است. در این زمان برای نخستین بار فلز روی پدید آمد، نه به گونه فلز خالص بلکه آلیاژی از مس بود مانند برنج. سنگ های روی بویژه در جنوب ایران فراوان یافت می شود رگه های ارزنده و بزرگ آن میان اصفهان و انارک در کوهبنان در شمال یزد می باشد.
مارکوپولو کارگاه های توتیا سازی پراهمیتی را در کوه بنان که وی آن را به غلط کو بینان ضبط کرده مشاهده کرده است. توتیا از کوبیدن و نرم کردن کالامین و آمیخته ساختن آن با زغال چوب و حبه های مس بدست می آید. این در هم آمیخته را در بوته های کوچک گذاشته و گرما می دهند بدین ترتیب روی فلزی در اثر احیای کالامین با ذغال بدست می آید و در گرما بخار می گردد اما ظاهرا در بوته های سربسته با مس آمیخته شده آلیاژ برنج فراهم می شود.
گفته می شود که از برنج برای نخستین بار در زمان سارگن دوم (سده هشتم پیش از مسیح) یاد شده است. فوربز معتقد است که موسونيک ها (Mossynoeci) یا مشکی ها، به عبری مشخ، که مردمی در آسیای صغیر بودند آلیاژ مس آن را کشف و در زمان شاهنشاهی هخامنشی آن را در ایران متداول کردند.
توتیا آلیاژ ایرانی یا آلیاژ زرد
زوسيموس (Zosimus) نویسنده یونانی که در چهارصد سال پیش از مسیح به دنیا آمده است با ساختن توتیا در هنر فلز کاری از کالامین، سیلیکات روی و مس آشنایی داشته است. وی توتیا را آلیاژ ایرانی یا آلیاژ زرد می نامد و یک ایرانی افسانه ای به نام پاپانیدوس (Papanidos) پسر سیتوس (Sitos) را مخترع آن می پندارد. یک نویسنده یونانی معروف به ارسطوی دروغین که در سده دوم پس از مسیح می زیسته در کتاب پارادوکسوگرافیا (Paradoxographia) می نویسد:
«… می گویند که مفرغ موسو نیکی بسیار درخشان و سبک است نه از لحاظ قلعی که در آن هست بلکه از لحاظ در آمیختن با نوعی کانی که در کشور آنها پیدا شده است».
برنج در زمان ساسانیان
«کارنامه چین» سوئی شر (۶۱۷ پس از مسیح) برنج را تووشی (tou-si) می نامد که در زمان ساسانیان از ایران وارد می شد. به موجب گفته کین چوسووی شیکی ( Kinc’u-swi-si-ki ) (سده ششم پس از مسیح) سوزن و قلاب کمربند برنجی ساخته می شد که از ایران می آمد. کتاب کوکویائولون ( Ko-Ku-Yao-lun ) که تکنولوژی دنیای کهن را شرح می دهد، درباره برنج تقلبی چینی سخن می گوید و اشاره می کند که برنج اصلی به نام توئوشی که از ایران می آید از مس طبیعی و بلوم روی تهیه می گردد. همین منبع می گوید که ایرانی ها نخستین ملتی بودند که روی را از کانها بیرون آوردند و آلیاژ برنج را درست کردند.
برنج در ادوار اسلامی
جاحظ کیمیاگر ایرانی (مرگ ۸۶۹ میلادی) می دانست که در هنر فلز کاری طلا را نمی توان از برنج بدست آورد و ابن الفقيه متذکر می شود که تولید برنج در ایران در انحصار دولت بود. وی راجع به معدن های روی کوه دون باوند در استان کرمان شرحی نگاشته است.
ابن سینا (۹۸۰ تا ۱۰۳۷ میلادی) روش تهیه برنج را از راه گداز مس و کالامین می دانست و می گوید که این روش از ایران به هند و چین راه یافته است. همین روش گداز برنج را تئوفیلوس (Theophilus) کشیش به خوبی شرح می دهد. شرح مفصلتری در باره روش گداز مس و روی در کتاب جو باری نویسنده ایرانی (۱۲۲۵ میلادی) آمده است. الدمشقی جغرافیدان (۱۳۰۰ میلادی) نخستین کسی است که می گوید فلز روی از چین می آید و در آنجا طريقه گداز آن را پنهان نگاه می دارند.
بونتیوس (bontius) پزشک آلمانی، ( ۱۵۹۹-۱۵۳۵ میلادی) کانسارهای توتیای نزدیک کرمان را می شناخت. در ایران امروز مفرغ (سفید ری) را کاملا از برنج، که از مس و توتیا ساخته می شود جدا می دانند. منظور از توتیا همان کالامین است.
به کارگیری نعل اسب فلزی
در زمان شاهنشاهی هخامنشی، بازرگانی گسترش بسیاری یافت و ناگزیر، برای نخستین بار در تاریخ، حیوانات بارکش آنها برای گذشتن از جاده های کوهستانی و جلوگیری از آسیب وارده به سم شان نعل مسی را با هنر فلز کاری به کار می بردند. بازرگانی، وحدت اداری شاهنشاهی و وصول منظم مالیات ها، اسقرار کلی دستگاه پولی را ایجاب می کرد.
سکه های فلزی
کروزوس شاه لیدی، نخستین بار سکه های دو فلزی (طلا و نقره) را با هنر فلز کاری در جهان متداول کرده بود. این کار بعدها از طرف داریوش برای تمام شاهنشاهی او عملی گردید. بین سالهای ۱۹۳۱ و ۱۹۳۴ بیست و دو هزار لوحه گلی از تخت جمشید بیرون آورده شد که قسمتی از حسابداری شاهنشاهی را نشان می دهد و محتوی صورت دستمزد کارگران ساختمانی است.
این مدارک ثابت می کند که پرداخت پولی کم کم جانشین پرداخت جنسی شده بود. این دستگاه پولی دو فلزی دو هزار و پانصد سال است که پا برجا مانده و ممالک متحده امریکا تا سالهای اخیر دارای دستگاه پولی بر اساس طلا و نقره بود.
نقش طلا و نقره
این دو فلز طلا و نقره ، در گذشته، بهترین فلزات نبوده و اثری در فرهنگ عصر فلزات نداشته اند. اما با پیشرفت دستگاه پولی بر اساس فلزات قیمتی، این دو فلز خیلی بیشتر از ارزشی که در جواهرسازی و گوهر نشانی برای کارهای زینتی داشتند اهمیت یافتند.
استرابون جغرافیدان یونانی هنگامی که درباره رودهیکتانیس کرمان صحبت می کند خاطر نشان می سازد که طلای آبرفتی در این رودخانه بسیار زیاد است. متون بدست آمده آشوری درباره نهشت های طلا در کوند (زنجان) اشارتی دارد. نهشت های بزرگتر دیگر را هم پاره ای از مورخین قرون وسطی در نزدیک دامغان و مشهد و کوه های تیران نزدیک اصفهان و نزدیک تخت سلیمان در اراضی نفت خیز غربی ذکر کرده اند.
دکتر شرانتس رگه های طلا را در کانسارهای مس انارک پیدا کرده است. اما کارهای بعدی که روی این رگه ها انجام گرفت نشان داد که در آنجا طلا نیست و با مقدار آن بسیار ناچیز است و به این علت هم کارهای بهره برداری آن متوقف گردید.
از آنجایی که قسمت بیشتر طلاهایی که در گذشته روی آن کار شده است از ته نشست های رودخانه ها بدست آمده فقط باید روش پالایش آن را ذکر کرد. برای فلزکاران ایرانی که در گداز مفرغ قرنهای متمادی استاد بودند گداز طلا دشوار نبوده است.
روش پالایش طلا
در هنر فلز کاری روش پالایش طلا به وسیله غالگذاری (به کمک سربی که به گداز افزوده می شود فلزات قیمتی را از فلزات پست جدا می کنند سپس سرب و فلزات پست را اکسید می کنند)، قرنها در ایران به کار می رفته است، چون بیشتر اشیای زرین و سیمین که از گذشته پیدا شده است دارای عیار خیلی بالایی هستند.
روش پیشرفته تر کلردهی نیز در سده دوم قبل از میلاد در ایران شناخته شده بود. در این روش کلر با نقره ترکیب می شود و آن را از آلیاژ طلا و نقره ای که به دنبال غالگدازی با سرب پدید آمده است جدا می کند. زرگران بازاری هم اکنون از این روش استفاده می کنند.
نقره
سیم و سرب هر دو از گالن، کانی سرب، بدست می آید که در هنر فلز کاری ایران در روزگاران گذشته فراوان بوده است. نویسندگان باستانی راجع به کانسارهای نقره بلخ و بدخشان سخن می گویند. هرودوت می گوید که داریوش نقره خود را از کاپادوکیه و کارمانیا (کرمان) بدست می آورد. مارکوپولو، ابوالفدا و ابن حوقل از معادن نقره و سرب بدخشان سخن می گویند.
هیوان تسان (Hiuen-Tsang) مورخ چینی (سده هفتم پس از مسیح) مرغوبیت سیم بلخ را ستایش می کند. خلفای عباسی مالک معادن سیم و سرب در فارس و خراسان و کرمان بودند. مفرغ های کرمان تا حدود ده درصد سیم دارد و در سختی و نافرسایی پرآوازه است. این مفرغها هنوز برای ساختن بعضی قسمتهای قالب زنی، مثل قالب سکه زنی به کار برده می شود.
تجارت فلزات در عهد باستان
پس از سقوط شاهنشاهی هخامنشی در حمله اسکندری جانشینان اسکندر مقدونی، سلوکی ها، از اتحادی که در جهان متمدن آن روز تحت سلطه تمدن یونان بوجود آمده بود ثروتمند شدند. آنها راه های تجارتی میان هند و چین و مدیترانه را در اختیار گرفتند. ایران آهن و مس و قلع و سرب را از معادن دولتی صادر می کرد و فولاد هند که از طریق ایران فرستاده می شد برای بازرگانان ایرانی متضمن سود هنگفتی بود.
در مدت پادشاهی پارتها (۲۵۰ پیش از مسیح تا ۲۲۴ پس از مسیح) روم در تجارت فلزات عامل اقتصادی مهمی به شمار می رفت که تمام تولید ایران را به اضافه کالاهای عبوری از هند به خود اختصاص میداد.
سکه های نقره پارت ها باید به مقادیر بسیار زیادی ضرب شده باشد. گفته می شود که حتی پیش از جنگ جهانی دوم در ایران سکه های چهار درهمی پارتی در مناطق دورافتاده به عنوان پول به کار برده می شد آن هم فقط از لحاظ مقدار نقره ای بود که در آن وجود داشت.
دودمان ساسانی که پس از پارتها روی کار آمدند (۲۲۴-۶۵۶ پس از مسیح) تمدن و هنر و صنایع دستی هخامنشی را زنده کردند. فرآورده های فلزی ساسانیان در روزهای تیره و تار عصر تاریک اروپا به ویژه از طریق بیزانس به آن قاره وارد شد.
آنچه را که ما امروز هنر اسلامی می نامیم در اصل بر پایه سنت و مهارت و استادی صنعتگران ساسانی است. خلیفه های بغداد، کشور گشایان مغول و ترک و شاهان صفویه قسمت اعظم اقتصاد خودشان را بر روی معادن فلز ایران بنا نهادند و برای صنعتکاران ایرانی مواد خام تهیه می کردند تا کالاهای ارزشمند برای مصرف داخلی و صادرات خود بسازند.
اگر بگوییم که روش فنی استخراج معادن قرنهای متوالی به همان طریق قدیمی مانده و تا آمدن کارشناسان باختری در زمان خود ما عوض نشده بود اشتباه نکرده ایم.
شرایط ارسال دیدگاه
هدف از ایجاد بخش نظرات در چارسینو، اشتراکگذاری تجربهی خرید و کاربری محصولاتی است که به فروش میرسد. در این بخش، هر کاربر مجاز است در چهارچوب شرایط و قوانین سایت، نظرات خود را به اشتراک بگذارد و پس از بررسی کارشناسان تایید، نظرش را روی سایت مشاهده کند. بدیهی است که اگر قوانین سایت در نظرات کاربری رعایت نشود، تایید نمیشوند و در نتیجه در سایت به نمایش درنمیآیند. چارسینو در قبال درستی یا نادرستی نظرات منتشرشده در این قسمت، هیچگونه مسئولیتی ندارد. نمایش نظرات کاربران در سایت بههیچوجه به معنی تایید فنی چارسینو دربارهی محتویات نظر نیست؛ لذا از کاربران محترم تقاضا میشود، نظرات را اصل و پایهی انتخاب و تصمیمگیری خود قرار ندهند.
۱. فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش از حد معمول، کشیدن حروف یا کلمات، استفادهی مکرر از یک حرف یا کلمه، شکلک و اموجی در متن خودداری کنید.
۲. برای نظر یا نقد و بررسی خود عنوانی متناسب با متن انتخاب کنید. یک عنوان خوب کاربران را برای خواندن نظر شما ترغیب خواهد کرد.
۳. نقد کاربران باید شامل قوتها و ضعفهای محصول در استفادهی عملی و تجربهی شخصی باشد و مزایا و معایب بهصورت خلاصه و تیتروار در محل تعیینشده درج شود. لازم است تا حد ممکن از مبالغه و بزرگنمایی مزایا یا معایب محصول خودداری کنید.
۴. نقد مناسب، نقدی است که فقط معایب یا فقط مزایا را در نظر نگیرد؛ بلکه بهطور واقعبینانه معایب و مزایای هر محصول را در کنار هم بررسی کند.
۵. با توجه به تفاوت در سطح محصولات مختلف و تفاوت عمده در قیمتهای آنها، لازم است نقد و بررسی هر محصول با توجه به قیمت آن صورت گیرد؛ نه بهصورت مطلق.
۶. جهت احترامگذاشتن به وقت بازدیدکنندگان سایت، لازم است هنگام نوشتن نقد، مطالب غیرضروری را حذف کرده و فقط مطالب ضروری و مفید را در نقدتان لحاظ کنید.
۷. با توجه به ساختار بخش نظرات، از سوالکردن یا درخواست راهنمایی در این بخش خودداری کرده و سوال یا درخواست راهنمایی خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید.
۸. کاربران ارسالکنندهی نظر موظفاند از ادبیات محترمانه استفاده کرده و از توهین به دیگر کاربران یا سایر افراد پرهیز کنند. بدیهی است هرگونه توهین به فرد یا افراد و استفاده از کلمات نامناسب، باعث تاییدنشدن نظر کاربر میشود.
۹. قسمت نظرات سایت، با تالارهای گفتوگو (فروم) متفاوت است؛ لذا برای حفظ ساختار، مباحث خارج از چهارچوبی که حالت بحث و گفتوگو دارد، تایید نخواهد شد.
۱۰. تمام کاربران حق دارند نظرات خود را به شرط رعایت قوانین، در سایت منتشر کنند؛ لذا حتی اگر نظری را به دور از واقعیت، جانبدارانه یا اشتباه یافتید، نباید نظردهنده را مخاطب قرار دهید یا از وی انتقاد کنید. هر کاربر تنها میتواند نظر خود را عنوان کرده و قضاوت را به خوانندگان نظرات واگذار کند.
۱۱. از طریق نمودار تغییر قیمت در سایت میتوانید از تغییرات قیمت آگاه شوید؛ لذا بههیچوجه در بخش نظرات مبلغ «قیمت» را ذکر نکرده، دربارهی آن سؤال نکنید و نظری ندهید.
۱۲. در نظرات خود، از بزرگنمایی یا اغراق دربارهی قوتها یا ضعفهای محصول خودداری کنید. بدیهی است تا حد ممکن هرگونه نظر مبالغهآمیز یا به دور از واقعیت تایید نخواهد شد.
۱۳. با توجه به مسئولیت سایت در قبال لینکهای موجود در آن، نباید لینک سایتهای دیگر را در نظرات خود ثبت کنید. دقت داشته باشید تا جای ممکن از هرگونه لینکدادن (فرستادن) دیگر کاربران به سایتهای دیگر و درج ایمیل یا نام کاربری شبکههای اجتماعی خودداری کنید.
۱۴. تنها نظراتی تایید خواهند شد که مرتبط با محصول موردنظر باشند؛ لذا بحثهای متفرقه و غیرمرتبط با محصول را مطرح نکنید.
۱۵. کاربران میتوانند نقد خود به هر بخش از چارسینو را در قسمت مربوط اعلام کنند؛ لذا هیچگونه نقدی را دربارهی سایت یا خدمات آن در قسمت نظرات ننویسید.
۱۶. توجه داشته باشند، مسائلی را که از آن اطمینان ندارید، بههیچوجه در نظرات ثبت نکنید؛ همچنین از بازنشر شایعات یا اطلاعات غیرمطمئن دربارهی محصولات جدا خودداری کنید.
۱۷. بهتر است مطالبی در این بخش ثبت شود که برای بازدیدکنندگان سایت مفید باشد؛ لذا از بیان هرگونه مطالب شخصی، غیرمرتبط یا غیرضروری در این بخش پرهیز کنید.
۱۸. لازم است نظرات خود را به صورت نگارشی ثبت کرده و از کوتاهکردن کلمات یا استفاده از ادبیات محاوره تا جای ممکن خودداری کنید. استفاده از ادبیات نوشتاری که قابلیت نمایش در سایت را داشته باشد، لازمهی تایید نظرات کاربران است.
شرایط ارسال پرسش یا پاسخ:
· بهتر است پرسش و پاسخ کوتاه و مختصر باشد؛ زبان و رسمالخط فارسی و اسلوب نگارش هم در آن رعایت شده باشد.
· برای آگاهی از تغییرات قیمت از نمودار تغییر قیمت در سایت استفاده کنید و بههیچوجه در بخش پرسش و پاسخ در مورد «قیمت» نپرسید.
· از پرسش و پاسخ دربارهی آدرس سایر فروشگاههای فیزیکی یا اینترنتی و استفاده از لینک خودداری کنید.
· پرسش خودتان را فقط یک بار و زیر محصول موردنظرتان بنویسید.
· از ثبت اطلاعات شخصی از قبیل ایمیل، شماره تماس و نام کاربری شبکههای اجتماعی در بخش پرسش و پاسخ پرهیز کنید.
· توجه داشته باشید که نظر یا پرسش و پاسخ فقط باید در رابطه با کالا باشد، بنابراین برای پیگیری یا سوال درباره سفارش یا استفاده از خدمات پس از فروش از طریق فرم صفحه “تماس با ما” با انتخاب موضوع پیگیری سفارش یا خدمات پس از فروش، سوال یا درخواست خود را مطرح کنید.
· برای ارسال سایر درخواستها یا پیشنهادهای خود نیز از فرم صفحه “تماس با ما” استفاده کنید یا به info@charsino.com ایمیل ارسال کنید. همچنین انتقاد یا شکایت خود را به ایمیل آدرس complaint@charsino.com ارسال کنید.